پرده بکارت مصنوعی از دروغ تا واقعیت

پرده بکارت مصنوعی: دقیقا چیزی مانند این است: در بسته بندی های نقره ای مهر و موم شده و در بستری از پارچه ساتن صورتی در یک جعبه چوبی کوچک قرار گرفته است، این کیت دارای دو “غشای پروتزی” است. با این تکنولوژی پیشرفته در عرض 5 دقیقه بکارت شما به شما برخواهد گشت. با رازهای تاریک خود خداحافظی کنید و با اعتماد به نفس ازدواج کنید. این جمله در سایت HymenShop.com گفته شده است. فقط با 30 دلار سایت هایمن شاپ از هنگ کنگ به هر کجای دنیا که خواستید برایتان ارسال خواهد کرد. فقط کافی است کلیک کنید، خرید کنید و استفاده کنید و هورا دوباره باکره هستید.

در جوامعی که بکارت به مساله مرگ و زندگی تبدیل شده است کیت بکارت مصنوعی، بحثهای داغی را به راه انداخته است. زمانی که یک بلاگر یک کیت از چین وارد کرد، قانون گذاران مصری تلاش کردند تا مانع دسترسی به این محصولات شوند.

زمانی که در نوجوانی برای اولین بار بکارت خودم را از دست دادم – زمانی که داشت ارباب حلقه ها: بازگشت شاه پخش می شد و من مشغول رابطه بودم- حتی نمی دانستم دارد چه اتفاقی می افتد. برای همین استفاده از کیت بکارت مصنوعی فرصتی به من داد که دوباره بکارت خودم را به دست بیاورم.

بعد از این که بکارتم را در آزمایشگاه عکس کاتز قربانی کردم با سه تا از این غشاهای پروتزی در کیفم به خانه دوست پسرم رفتم. به جای این که من به او شراب تعارف کنم و به شام مهمان کنم دیدم که شام پخته و شراب می نوشد و در همان حال با دقت زیاد گیم بازی می کند. او می تواند امشب هر کاری خواست بکند چرا که از آلتش برای علم، روزنامه نگاری و بدتر از همه اینترنت استفاده کرده بود جایی که مادرش و معلم کلاس هفتمش می توانستند آنها را ببینند.

طرز استفاده کیت بکارت مصنوعی (رنگ قرمز ژانداک) به چینی در داخل در جعبه نوشته شده بود و به خاطر خودم آنها را ترجمه کردم. طرز استفاده می گفت که بعد از این که بکارت مصنوعی را استفاده کردم تا 15 دقیقه باقی می ماند. این پرده بکارت بعد از 15 دقیقه به طور خود به خودی از بین نوازشهایی که با دوست پسرم در اتاق خواب داشتیم به یک بهانه ای به حمام رفتم در حالی که کیت و راهنمای استفاده در دستم بودند.می رفت. پرده بکارت مصنوعی

اولین بسته را باز کردم و چیزی شبیه به یک نوار شفاف پلاستیکی لیسترین را دیدم که 8 بار تا شده بود. در بین تاها یک مقدار چندش آور از مایع قرمز شفاف قرار داشت. همان طور که مرحله 4 دستور طرز استفاده گفته بود کاملا پرده را باز کردم. پوسته پوسته های قرمز رنگ خشک شده از پلاستیک بیرون ریخت. یادم نمی آید زمانی که برای اولین بار بکارت اصلیم را از دست دادم همچین چیزی گرد مانند قرمزی دیده باشم اما ممکن است هر پرده ای به هنگام پاره شدن چیزی مانند ذرات برف داشته باشد: یک داستان بی نظیر ترسناک و کوچولو که بر زمستان بی گناهی ما شناور است.

“با انگشت سبابه” پرده بکارت مصنوعی را در واژن قرار دادم. قبل از آن که بفهمم به طرف بالا درست است یا پایین؟ یا باید شکل یک لولا به طرف بالا قرار گیرد؟ باید شکل یک گلوله باشد؟ پلاستیک داشت با دست من حل می شد. با رنگ قرمز روشن، رنگی شدم. یکی از پرده هام از دست رفت. همه جای سینک قرمز شده بود. در سریال پلیسی سی اس آی: نیویورک یک ساعت وقت لازم دارند تا این معما را حل کنند.

بسته دوم را باز کردم، وحشت کرده بودم که نکند دستهای ناشی من پرده دوم من را هم خراب کنند. دومی هم یک دفعه خراب شد و خجالت آور بود. دوبار خرابش کرده بودم و وای خدایا حالا باید با زندگیم چه کار کنم؟

با چند تا تلنگر، مثل دستمال کاغذی تزئینی در ساک هدیه فانتزی، پرده را در جهت درست به طرف پایین در واژنم چپاندم. پلاستیکش به دستم می چسبید و حالا هم که رنگ قرمز ارغوانی شبیه رنگ کاپ کیکها به همه جا مالیده بود. مثل لیدی مکبث در حالی که یک دستم در سینک بود خنده شیطانی سر داده بودم. چیز خنده داری وجود نداشت. خنده های از سر ترس من باعث می شد پرده ام شل شود. روی تخت پریدم تا یک وضعیت افقی پیدا کنم.

دیدم همسرم یک حوله سفید و قرمز روی تخت کنار خودش پهن کرده است. رویش نوشته بود پورتریکو. به من گفت زمانی که با خانواده اش رفته بودند تعطیلات آن را خریده است.

الان فقط ماموریت مطرح بود. در حین پروسه گل چینی حساس لازم نیست به کارهای بامزه فکر کنیم. همان طور که رابطه مان شروع شده بود سوال پشت سوال در ذهنم چرخ می زد: چیزی حس کرد؟ معلوم است؟ دردناک است؟ باید رابطه امان را قطع کنیم؟ باید از هم جدا شویم؟ از من عصبانی هستی؟ چه فکری در سرت است؟ حالا چه؟ می توانی چیزی حس کنی؟ حالا چه؟ مثل یک بوقلمون پر سروصدا حرف می زدم.

همسرم به تمام سوالهای من به محض بیرون آمدن از دهانم جواب می داد: نمی تواند حسش کند. همه چیز طبیعی است. عصبانی نیست. از هم جدا نمی شویم. بیشتر به خاطر این که داشت به سکس فکر می کرد. هنوز نمی تواند حسش کند. نه حتی الان هم نه.

من هم نمی توانم این تکه پلاستیک نازک را حس کنم. می ترسیدم بیشتر به عقب برود اما از آنجایی که دیده بودم اولی چطوری آب شده بود فکر کردم این یکی هم باید همین طور باشد.

به زودی اسباب سرگرمی ما مثل پرده بکارت مصنوعی در واژن من حل شد و ما ساکت بودیم. من برای این که داشتم تصور می کردم پرده آب شده مثل اتوبوس مدرسه جادوگری داشت وارد بدن می شد و او به خاطر این که با من یک سکس معمولی داشت و وقتی داشتیم انجامش می دادیم بهش شاخ و برگ ندادیم.

کارمان تمام شده بود. وسط پای ما مثل داخل لامپهای رنگی شده بود.

رنگ خوراکی دارویی قرمز (واژه رسمی ای که کارمند بخش فروش هایمن شاپ به کار برده بود) همه جا مالیده بود: روی آلت او، روی آلت من، روی حوله، روی  دستهایمان و حتی روی تی شرت کف اتاق. همسرم به من گفت که روی باسن من اثر انگشت قرمز هست. رفتیم حمام تا خودمان را بشوییم. در حالی که خودمان را می سابیدیم در مورد اتفاقی که افتاده بودم بحث می کردیم.

اول به این نتیجه رسیدیم که کلا پرده بکارتش اصلا مطرح نبود. چیزی بود که پاره بشود؟

همان اول آب شد. اما خوب که چه؟ فکر نمی کنم کسی وسط رابطه متوجه پاره شدن پرده بکارت بشود و به کسایی که از پرده بکارت مصنوعی استفاده می کنند حتی شک کنند. (مگر ستاره های پورن شاید، اما شک دارم که آنها هم به ظواهر فریبنده اهمیت دهند).

»» ترمیم پرده بکارت

دوست اینترنتی من از هایمن شاپ می گوید: ” هدف اولیه و مهم کیت بکارت مصنوعی ایجاد این تصور است که خون انسانی از واژن به عنوان سندی بر بکارت خارج شود. احساس پاره شدن پرده در حین رابطه مساله ای است که در درجه دوم اهمیت قرار دارد و یک مورد گیج کننده است و برای هر مردی با مرد دیگر فرق می کند و به نوع پرده بکارت زنانه نیز ربط دارد”.

همسر من و من هر چند با هم هم عقیده ایم که حتی اگر دو طرف غرق در خون مصنوعی طعم دهنده رنگی آلبالویی کول اید شوند باز هم می شود یک سکس لذت بخش داشت.

صبح روز بعد جدا از این که ادرار من به رنگ خوراکی درخشان کیک ها در آمده بود چیز غیر عادی دیگری وجود نداشت. (مگر آن که وای خدا قسم خوردم یک عالم آب بخورم.) از روی کنجکاوی یک پرده مصنوعی دیگر و آخری را هم استفاده کردم و سوار دوچرخه شدم. همه جا رنگ خوراکی کول اید شده بود. فکر کنم اگر سوار اسب می شدم یا استیک پوگو (وسیله ای برای بازی با حالت پرشی) یا هر چیز دیگری که از دیدگاه جودی بلوم پرده را پاره کند همین اتفاق می افتاد.

عصر آن روز پیامی را با این مضمون گرفتم: “دستشویی حمام من قرمز شده. همه جا هست روی کف زمین و قالیچه و دوش. حتما یک جایی حبابی از آن را ترکانده ایم که همه جا را رنگی کرده است”.